روایت اولین رییس فدراسیون شطرنج جمهوری اسلامی از فتوای امام؛
برخی در جلسه با امام(ره) نقلقولهایی آوردند تا شطرنج حلال نشود
فتوای امام موجب شد تا بسیاری از علاقهمندان به این ورزش در قطر در مقابل درب ریاستجمهوری تجمع کنند و پلاکاردهایی را در دست بگیرند با این مضمون «وقتی امامخمینی(ره) قطب مسلمین جهان اعلام میکند شطرنج بلامانع است، شیوخ بیسواد عرب چه برای گفتن دارند؟»
سایت گروه مجلات همشهری: هنوز هم کم نیستند برخی افراد سالخورده که بر طبق باور گذشته نسبت به ورزش مفید و فکری شطرنج ، آن را نوعی قمار می دانند. با این همه فتوای تاریخی امام (ره) درباره این رشته ورزشی سبب شد تا در سال های اواخر دهه 60، امکان برخورد با شطرنج توسط تندروها از بین برود.
هفته نامه ورزشی « تماشاگر» گروه مجلات همشهری در تازه ترین شماره خود ، پرونده اول بخش «دوسیه» را به شطرنج و ماجرای داستان شدن اختصاص داده است.
این پرونده یک گفتگوی جالب توجه با نخستین رییس فدراسیون شطرنج جمهوری اسلامی دارد. مهدی کشوریان خبرنگار مجله تماشاگر در ابتدای این گفتگو آورده است : «تاریخ شطرنج ایران بعد از انقلاباسلامی تعداد معدودی رئیس به خود دیده است. سیدمرتضی امامی اولین رئیس فدراسیون شطرنج بعد از انقلاباسلامی بوده و در شرایطی این پست را پذیرفت که مخالفان زیادی بر سر راه این ورزش فکری قرار داشتند.
فدراسیون شطرنج بعد از انقلاباسلامی زمانی شکل گرفت که حضرت امامخمینی(ره) فتوای تاریخی آزادی شطرنج را صادر کردند. در واقع بنیاد ورزش شطرنج تنها بعد از فتوای امام راحل (ره) نهاده شد و تا به امروز نیز به فعالیت خود ادامه داده است. شطرنج به عنوان یکی از رشتههای ورزشی خاص دوران سختی را پشتسر گذاشت و به امروزی رسید که در آن استادان بزرگی همچون احسان قائممقامی، مرتضی محجوب، الشن مرادی، امیر باقری، آتوسا پورکاشیان و شادی پریدر حضور دارند.
شاید به جرات بتوان گفت تمامی ستارههای امروز شطرنج همان کودکانی هستند که با مباح اعلام شدن این رشته ورزشی وارد عرصه شدند و با استمرار توانستند عناوین جهانی را به خود اختصاص دهند. کودکانی که در زمان سیدمرتضی وارد شطرنج شدند و در دوران ریاست دکتر کامبوزیا به درجات جهانی دست یافتند که امروز نهتنها در آسیا بلکه در دنیا حرفهایی برای گفتن دارند».
بخش هایی از پاسخ های سید مرتضی امام در ادامه می آید . برای مطالعه بخش های مختلف این پرونده خواندنی و نسخه کامل این گفتگو ، شماره این هفته تماشاگر در اختیار شماست.
• در دوران کودکی با شطرنج آشنا شدم. روزی در منزل پدر بزرگم مشغول خواندن کتاب مایزلیس (تنها کتاب ترجمهشده شطرنج آن زمان) بودم که یکی از آشنایان آمد و با دیدن این صحنه به من گفت مگر تو بچه مسلمون نیستی، چرا شطرنج میخوانی. دلایلی آورد و اصرار کرد که این کار حرام است. نقلقولهایی نیز بیان کرد. خیلی سعی کردم دلیل منطقی برای این موضوع بیان کند اما او به من گفت مقلد تو کیست و من هم گفتم آیتا... خمینی(ره) و او گفت در رسالههای حضرت امام(ره) تحقیق کن و اگر مشکلی نداشت ادامه بده. من جوان بودم و به بسکتبال هم علاقه داشتم. به همین خاطر با اصرارهای او شطرنج را کنار گذاشتم و وارد رشته بسکتبال شدم.
• همیشه دوست داشتم فرصتی دست بدهد و از حضرت امام(ره) سوال کنم که آیا شطرنج حرام است؟ خوشبختانه بعد از انقلاباسلامی در سال68 ایشان در فتوایی شطرنج را آزاد اعلام کرد و فرصتی نصیب من شد تا در این ورزش حضور پیدا کنم.
• سال68 من به عنوان رئیس سازمان گمرگ فرودگاه مهرآباد مشغول به کار بودم و غفوریفرد معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان ورزش شده بود که با من تماس گرفت. گفت تو را برای ریاست فدراسیون شطرنج انتخاب کردم. به من گفت در این شرایط تنها تو میتوانی در مقابل مخالفان و موافقان حضور داشته و به کارت ادامه دهی. با این شرایط من به عنوان اولین رئیس فدراسیون شطرنج انتخاب شدم.
• برای اینکه شطرنج را دارای محلی کنیم، ملکی را در خیابان الف مقابل هتل استقلال خریداری کردیم و در اختیار فدراسیون قرار دادیم. در واقع شطرنج اولین فدراسیونی بود که دارای ساختمان اختصاصی شده بود. در همین ساختمان بود که تمامی استاد بزرگان امروز حضور یافتند. در آن زمان کودکان 8-9 ساله را دور هم جمع کردیم تا بتوانیم از میان آنها شطرنجبازانی را بسازیم. یادم میآید قائممقامی در آن دوران سن کمی داشت اما اولین فردی بود که وارد فدراسیون میشد و آخرین فردی هم بود که از فدراسیون میرفت. در این مدت با همه شطرنج بازی میکرد.
• زمانی که حضرت امام(ره) فتوا را صادر کردند برخی با این موضوع مخالفت کردند که امام(ره) با این موضوع هم بهصراحت برخورد کردند. با توجه به اینکه من رئیس فدراسیون بودم میدانستم چه اتفافاتی در این زمینه درحال رخ دادن است. حتی شنیدم برخی در قراری حضوری با حضرت امام(ره) نقلقولهایی آوردند و قصد داشتند تا شطرنج را به نوعی تخریب کنند که خوشبختانه راه به جایی نبردند.
• اما شطرنج در برخی نهادها و همچنین وزارت آموزش و پرورش کماکان با محدودیت روبهرو بود. بعد از رحلت امام(ره)، موج جدیدی از مخالفتها آغاز شد تا اینکه اعلام کردند مقلدان حضرت امام(ره) میتوانند در زمان فوت ایشان نیز از دستورات وی پیروی کنند. اما وزارت آموزش و پرورش دلیل آورد که تازه به تکلیف رسیدهها نمیتوانند مقلد امام(ره) باشند و از این رو شطرنج را نیز نمیتوانند بازی کنند، چراکه باید بر اساس نظرات مرجع خود عمل کنند. که در این خصوص، رهبر معظم انقلاب اسلامی فتوایی صادر کردند و از موضع حضرت امام(ره) دفاع کردند.همین امر موجب شد تا شطرنج در مدارس نیز به فعالیت خود ادامه دهد.
• یکماه از تشکیل فدراسیون شطرنج میگذشت که برای حضور در مسابقات آسیایی خود را آماده میکردیم. در آن زمان استاد هرندی به عنوان استاد بینالمللی را راهی مسابقات آسیایی کردیم. من نیز به دوحه قطر رفتم تا در مسابقات تیم را حمایت کنم. در مسابقات احترام زیادی برای ما قائل شدند. با وجود اینکه تیمهایی همچون چین و هند حضور داشتند اما جایگاه ویژهای را برای ایران درنظر گرفته بودند.
• در حین مسابقات بسیاری از خبرنگاران به سراغ من میآمدند و علاقه زیادی به گفتوگو با من نشان میدادند. این موضوع برای من کمی مشکوک شد. با توجه به اینکه در دوران جنگ نیز بودیم کمی مشکوک شدم تا اینکه یک شب با رئیس فدراسیون قطر به نام الحتمی صحبت کردم. او به من گفت دلیل این همه استقبال فتوایی است که امام خمینی(ره) صادر کرده. چند ماهی بود که عربستان فشار زیادی به قطر آورده بود تا شطرنج را تعطیل کند اما جوانان قطری علاقهای به این کار نداشتند تا اینکه امام راحل(ره) فتوایی را صادر کرد و سپس تیم ایران راهی مسابقات آسیایی در قطر شد.
• همه اینها موجب شد تا بسیاری از علاقهمندان به این ورزش در قطر در مقابل درب ریاستجمهوری تجمع کنند و پلاکاردهایی را در دست بگیرند با این مضمون «وقتی امامخمینی(ره) قطب مسلمین جهان اعلام میکند شطرنج بلامانع است، شیوخ بیسواد عرب چه برای گفتن دارند؟»
نقل از سایت شطرنجیان